معلمی سخت ترين شغل دنيا (مقدمه ای بر استرس معلمان)
این نوشته ترجمه ای از یک سایت خارجی می باشد
به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت ميكند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوههاي مناسب براي جلب و جذب دانشآموزان است.
بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راههاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانشآموزان بسيار بااستعدادند و سريع ياد ميگيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند. مهم اين است كه معلم چگونه در ذهن دانشآموز جاي بگيرد.
به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع ميشوند و با آنها مصاحبه ميشود. قدرت كنترل و به دستگيري كلاس از هنرهاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. معلم بايد بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانشآموزان را جلب كند. چنانچه دانشآموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژهاي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خستهكننده شود، دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده ميانجامد.
ميتوان دانشآموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليتهاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمعآوري برگههاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.