پرخاشگری معمولا به رفتاری اطلاق می شود که قصد از آن صدمه رساندن به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد است . پرخاشگری معمولا دو گونه است نوع اول خصمانه است و غالبا به وسیله درد یا آشفتگی برانگیخته می شود نوع دوم پرخاشگری هیجانی است و هدف اولیه آن آسیب رساندن است به عنوان مثال وقتی دو خواهر و برادر با یکدیگر دعوا می کنند و به یکدیگر مشت می زنند نمونه ای ازاین نوع پرخاشگری مشاهده می شود نوع دوم پرخاشگری وسیله ای است که الزاما به واسطه خشم یا هیجان ایجاد نمی شود هدف این نوع پرخاشگری به دست آوردن پاداشهای مطلوب همچون پول یا کالاهای باارزش است مانند کودکی که کودک دیگری را می زند تا اسباب بازی مورد علاقه خود را بدست آورد .
من در این تحقیق ابتدا راههای کشف علل پرخاشگری مهران را بررسی کرده ام و بعد به نگارش درآورده ام و سپس با روشهای مختلف و مشاهده و ... سعی در کاهش مشکل وی نموده ام و مطالبی را که عنوان کردم چکیده ای بود از پژوهش من در این زمینه .
تشکر و قدر دانی :
البته من هیچ گاه با زبان و کلمات نمی توانم تشکر و قدر دانی به عمل بیاورم و فقط می توانم آرزوی توفیق و طول عمر برای تک تک افرادی که مرا در این امر یاری فرمودند داشته باشم . از جمله تشکر از استاد ارجمند و گرامی سركارخانم خدابنده که با بیانات دلنشین و پر محتوا همکاران فرهنگی را ارشاد فرمودند و یاد دادند که پژوهش کردن ، کپی کردن مطالب دیگران نیست و در درجه دوم باید از اولیا دانش آموز( مهران ) تشکر کنم که به نحو احسن به سوالات من پاسخ دادند .
در درجه بعد باید از کتابدار کتابخانه ی صدا و سیمای جمهوری اسلامی شبکه یک تشکر کنم چرا که مطالب با ارزش و جالبی را از کتابهای مربوط به پرخاشگری از آنها آموختم و تا حدودی به کار بردم .
مقدمه :
پرخاشگری و ستیزه جویی در دوران کودکی تا حدی عادی است ولی به تدریج کودک برخود مسلط می شود احتمال دارد عصبانیت اولین علامت یک افسردگی باشد ولی غالبا واکنشی است انفجاری و آتشین نسبت به محرومیت و ناکامی زیرا کودک نمی تواند ابراز خواسته های خود را به تعویق بیندازد پرخاشگری شدید ممکن است به علت احساس رنجش عمیق کودک بر اثر بی علامتی یا تبعیض اولیاء باشد ولی غالبا علت آن تضادها و کشمکشهای درونی کودک در مقابل عوامل آزار دهنده یا احساس عجز و ناتوانی است خشم در کودک به صورتهای مختلف مانند فریاد کشیدن ، گریه کردن ، خود را به زمین زدن و به خاک مالیدن ، گاز گرفتن ، دشنام دادن ، شکستن اشیاء و حتی کتک زدن والدین تظاهر می کند اگر این حالات ادامه یابد باعث عدم رشد اجتماعی و وجدان اخلاقی می شود و در نتیجه در مراحل بعدی زندگی ممکن است به اختلالات شخصیتی منجر شود .
کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرایانه در طول زمان با هم فرق دارند کودکان که در سالهای اولیه به شدت پرخاشگرند به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود البته کودکان به هنگامی که با وقایع تنش زایی مثل جدایی پدر و مادر یا به دنیا آمدن کودک جدید روبرو می شوند بیشتر پرخاشگری می کنند ولی پرخاشگری شدیدی که بیش از چند ماه به طول انجامد غالبا حاکی از تداوم داشتن این الگوی رفتار است . معلمان و والدین باید از همان ابتدا که کودک در حدی مشکل آفرین پرخاشگر است برای رفع این معضل مداخله کنند .
توصیف وضعیت موجود :
مهران دانش آموز پایه چهارم در آموزشگاه دولتي مشغول تحصیل می باشد این آموزشگاه داراي 10 کلاس می باشد و حیاط تقریبا بزرگی دارد . مشکل وی چنان حاد بود که از اوایل سال من پی به آن بردن در ضمن بگویم که مهران تک فرزند بود و در خانواده تقریبا مرفه زندگی می کرد پدر وی فروشنده ی لوازم یدکی ماشین آلات بود و مادر وی خانه دار بود گرچه مهران به بچه ها می گفت مادر من کارمند است . من در این جا چند نمونه از کارهای ایشان را بیان می کنم از جمله مشاجره کردن – اذیت کردن و سر به سر گذاشتن – تهدیدکردن – زد و خورد – تخریب اشیاء و ...
به نظر من و بقیه همکاران علل اصلی پرخاشگری مهران را باید در برخورد و رفتارهای پدر و مادر نسبت به مهران جستجو کرد همان طور که ذکر کردم مهران تک فرزند بود و مادر وی از آوردن بچه ی دوم به علت ناراحتی که داشت معذور بود در حقیقت ناتوان بود. بنده طی نشست و برخاست هایی که با پدر و مادر ایشان داشتم متوجه شدم که در درجه اول مقصر اصلی پدر و مادر ایشان هستند که از طفولیت مهران هر چه خواسته برایش فراهم کرده اند هر چه گفته انجام داده اند البته خود آموزشگاه هم در پرخاشگری وی دخیل بوده است کهران از پایه اول در آن آموزشگاه تحصیل کرده بود و هر کاری که کرده بود مورد تشویق اولیاء مدرسه قرار گرفته بود و گاهی اوقات هم اولیاء مدرسه را تهدید می کرد که مثلا اگر فلان کار را برای من انجام ندهید مدرسه را ترک می کنم و یک مدرسه غیرانتفاعی دیگر را انتخاب می کنم . اولیاء مدرسه هم برای اینکه این کار را نکند هر چه می کرد چیزی به او نمی گفتند . خلاصه برخوردهای نادرست والدین و اولیاء مدرسه باعث می شد که پرخاشگری مهران روز به روز بدتر شود . البته قابل توجه است که پرخاشگری همیشه ناپسند و زیان آور نیست بلکه اگر از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات زندگی و ترقی و آسایش آدمی باشد نه تنها سودمند است بلکه ضرورت نیز دارد البته اشکال بزرگی که وجود دارد این است که نمی توان میان پرخاشگریهای ناپسند و زیان آور و آنهایی که برای زندگی ضرورت دارد و سودمند است حدی معین کرد و خط فاصلی کشید. کودکی که علیه بزرگترها سرکشی می کند پرخاشگر است ولی در عین حال نشان می دهد که انگیزه ای او را به سوی استقلال که جزء ضروری است و برای رشد مفید است رهبری می کند .
مهران فقط دوست داشت از او تعریف به عمل آید وکسی برتر از او نباشد نظر دیگران برای او اهمیت نداشت و گاهی اوقات که از ناظم مدرسه شکایت می کرد عنوان می کرد بچه ها شاهد باشید من آقای ... را از کار بیکار می کنم و ...
علت دیگر پرخاشگری مهران تماشای برنامه های خشونت آمیز است متاسفانه فیلمها و برنامه های جنایی صادراتی تلویزیون آمریکا در جدول پخش بسیاری از تلویزیونهای جهان جای گرفته و نقشی مسلط و طرفدارانی زیاد دارد برخی از این سریالها به خاطر محتوای خشن و به این دلیل که بسیاری از جوانان بیننده را جذب می کنند کم و بیش مورد انتقاد قرار گرفته اند اثر تلویزیون در شرارت و خشونت از نکات دیگری است که در تحقیقات دانشمندان مورد توجه قرار گرفته و بیش از سایر جنبه ها راجع به آن بحث و اظهار نظر شده است . اطفال و نوجوانان در بسیاری از برنامه های تلویزیونی شرارت و خشونت را در قالبهای واقعی یا فانتزی آن با شوق فراوان تماشا می کنند در بسیاری از این برنامه ها صحنه های زد و خورد ، سرقت و آزار رساندن به دیگران به چشم می خورد و پدران و مادران اکثرا با کمال تعجب اظهار داشته اند که نمی دانند چرا فرزندان شان بیش از اندازه مایل به دیدن این صحنه ها و واقع مربوط به آنها هستند به راستی چه عاملی اطفال و نوجوانان را راغب به دیدن حوادث و ماجراهایی می سازد که بی تردید در زندگی واقعی امکان روبه رو شدن با آنها را نخواهد داشت ؟
پاره ی از اطفال مانند مهران به دلایل خاص اجتماعی و روانی اصولا مهاجم و خشن هستند این طور بچه ها بیش از سایر کودکان به دیدن برنامه هایی که عوامل خشونت و شرارت در آنها به چشم می خورد علاقه مند هستند و سعی دارند بیشتر این برنامه ها یا فیلم ها را ببینند در نوع برنامه هایی که آنها انتخاب می کنند تنوع و تازگی کمتر به چشم می خورد البته حساب این قبیل اطفال را باید از سایر کودکان جدا کرد با این همه برخورد آنها با تلویزیون نکات جالب و قابل ملاحظه یی را روشن می سازد .
روشهای گردآوری اطلاعات :
من در تحقیق از یکی از دو نوع رو ش متداول استفاده کرده ام از روشهای که با موضوع مطابقت داشته بیشتر استفاده کرده ام در این تحقیق به هیچ وجه از روش پرشسنامه استفاده نکرده ام و من فکر می کنم استفاده از همین روشها توانستم مشکل مهران را تا حدودی کاهش دهم البته در این راستا فکر و نظر دست اندر کاران تعلیم و تربیت برای من خیلی کارساز بوده است در کنار روش های مشاهده – مصاحبه از روشهای تنش زدایی و کسب آرامش و نیز ... نیز در مواردی استفاده کرده ام . اولین مصاحبه ی که من با او داشته ام روزی بود که ورزش داشتند زنگ ورزش مهران یکی از بچه ها که گل خورده بود به شدت زده بود و ... فردای آن روز اولین مصاحبه ی من با او بود او را بردم به اتاق تکثیر ؛ اتاق تکثیر تنها اتاقی بود که آدم احساس آرامش می کرد از مهران پرسیدم جریان دیروز را برای من تعریف کند و من بعد سکوت کردم و سعی کردم از نصیحت و توصیه عامیانه و داوری اخلاقی جلوگیری کنم . او شروع به تعریف کردن آن اتفاق کرد . و من در این مصاحبه رفتاری خیلی چیزها دستگیرم شد از جمله اینکه مهران نوعی دوست دارد قدرت نمایی کند و به اصطلاح شهره ی شهر شود و ...
بعد نوعی تنش زدایی را به او آموختم به او گفتم بیا مهران همان طوری که روی صندلی نشسته ای بدنت را شل کن و احساس راحتی کن و یک نفس عمیق بکش بعد نفس عمیقتر بکش حالا نفس خودت را نگهدار ( مکث به مدت 5 ثانیه ) حالا نفس خود را آزاد کن و ... بگذار احساس سختی و فشار در سینه کاملا حس شود بعد پرسیدم مهران وقتی دچار خشم شدی چه حالتی در خود احساس کردی؟ چگونه فهمیدی که دچار خشم شدی؟ امکان دارد برای من توضیح بدهی ؟ چطور به حالات خشم خودت پی می بری ؟ من با این سوالات می خواستم او را به تعمق و تفکر بیشتر درباره ی نوع رفتارهایش وادار کنم.
البته من خود را در حد یک کارشناس و یا روانشناس تعلیم و تربیت نمی دانم ولی این را می دانم که بهترین و نزدیکترین کسی که می تواند کودک و یا دانش آموز را درمان کند معلم است چرا که مشاهده عینی است و در ضمن تجربه عملی و عملی نیز دارد البته اگر مشکل خیلی حاد بود باید با مشاوران و روانشاس در میان بگذارد و با آنها مشورت کند .
من وقتی روشهای درمانی را با دانش آموزم پیاده می کردم نگاه های تحقیرآمیز همکاران را می دیدم و احساس می کردم آنها پیش خود می گویند این معلم چقدر بیکاره !
بهترین و بیشترین روشی که به درد من خورد در این تحقیق روش مشاهده بود در درجه دوم روش مصاحبه ی رفتاری بود به قول استاد ارجمند نمی توانیم بگوییم کدام روش بهتر است باید روش تحقیق با موضوع مطابقت داشته باشد .