امروز نوجوانهايي كه وارد مقطع متوسطه ميشوند، محصول خانوادههايي هستند كه آنها را براي نقش دانش آموز بودن آماده ننمودهاند و اين دانش آموزان بيشتر در معرض شكست آموزشي و درسي ميباشند. كارشناسان و متخصصان آموزش فرانسه براي رويارويي با اين چالش حاصل از آزادي تحصيل ،روشها و رويكردهاي ابتكاري را پيشنهاد و مطرح نمودهاند كه به آنها ميپردازيم.
روشهاي آموزشي تحت عنوان نظيريه كاربردي و عملي - نه هنر و نه علم بلكه برنامه عملي آنگونه كه جامعهشناس فرانسوي اميل دوركيم آنرا توصيف ميكند- ميتواند پاسخگوي مشكلات حاصل از آزادي تحصيل باشد، كه درست پس از جنگ اتخاذ گرديد و در دهههاي 80 و 90 با اين هدف دولت كه سالانه 80 درصد از نوجوانان به سطح ديپلم متوسطه ميرسند شتاب بيشتري گرفت.
به دليل رويارويي با مشكلات حاصل از آموزش همگاني و وسيع، نظريات آموزشي فعلي براي دانش آموزان نقش محوري را در نظام آموزشي قائل هستند. اصلي كه در قانون اموزش و پرورش 1989 نيز حفظ گرديد و گنجانده شد. طبق اين اصل توصيه ميشود كه آموزش بايد از علايق دانش آموزان آغاز شود و از اين طريق آنها را در موقعيت يادگيري و آموزش قرار داد. در سالهاي اخير، اين رويكرد در فرانسه از طريق ارائه ادبيات كودكان در مقطع ابتدايي و كارهاي انفرادي تحت نظارت در مقطع متوسطه در قالب تكميل يك پروژه بروي موضوع مورد علاقه دانش آموز و يا از طريق فنآوريهاي جديد نمود پيدا كرده است. همه اين روشها براي آشتي نوجوانان با يادگيري طراحي شدهاند.
روشهاي تجديد نظر
رويكردهاي تعديلي و ميانجيگرايانه تلاش ميكنند تا با كسالت و خستگي موجود در مدارس كه خود را نه تنها در قالب عدم علاقه كه يكي از عوامل اصلي افت تحصيلي است نشان مي دهد بلكه يكي از عوامل بروز خشونت نيز مي باشد، مبارزه كنند. بنا به گفته تاريخدان آموزشي سوئيسي، چالز ماگنين، كسالت و بيانگيزهگي دانش آموزان نتيجه بيمعني بودن آموزش و تحصيل در جامعه است: "امروزه مدرسه ديگر لزوما جنبه قانوني ندارد. دانش لزوما به چيزهايي اطلاق ميشود كه جنبه كاربردي دارند و سريعا قابل استفاده هستند". هر چند مدرسه به تنهايي نميتواند ارزش اجتماعي تحصيل را تقويت كند و افزايش دهد، اما در جايگاهي هست كه بتواند دوباره به دانش و معلومات آكادميك معنا و مفهوم ببخشد.
هدف از ترويج و ارائه رويكرد ميان رشتهاي كه مورد تحسين زياد جامعهشناس ادگار مورين قرار گرفت و بويژه در دروسي مقدماتي مقطع متوسطه لحاظ گرديد – تلاش براي مبارزه با تجريه و جدايي موضوعات درسي و تخصصي سازي بيش از اندازه دانش ميباشد و بر رابطه متقابل ايندو تاكيد مينمايد. براي مثال، ماهيت ميان رشتهاي درس رياضيات و علوم تجربي (فيزيك و زيستشناسي) اين امر را ممكن ميسازد كه نه تنها با ابزارها و وسايل مشترك (محاسبه) كار نمود بلكه با استفاده از نمايش كاربردهاي عملي، رياضيات را از حالت اتنزاعي صرف نيز خارج نمود. www.zibaweb.com
يكي از منابع مهم ايدههاي ابتكاري در جهت تغيير مدارس، آموزش و تعليم متمايز است كه لوئيس لگراند در دهه 70 براي اولين بار آنرا مطرح نمود. لوئيس لگراند محقق موسسه تحقيقات آموزشي ملي فرانسه (INRP) است كه هدف وي سازگاري روشهاي تدريس با انواع مختلف دانش آموزان جهت افزايش مساوات در برخورداري از فرصتها و كاهش افت تحصيلي است. از اين منظر، اين روش جديد تدريس از هدايت كارهاي دانش آموزي از طريق جلسات گفت و شنود آموزشی يا مشاوره كه تا حدودي با ايجاد گروههاي حمايتي در دبيرستانها آغاز شده است، حمايت ميكند تا مدرسه بتواند منبع خود باشد، عبارتي كه نخستين بار فليپ ميرويو پروفسور علوم آموزشي و كارشناس فرانسوي در روشهاي آموزشي به كاربرد. هدف از اين كار تاكيد بر اين موضوع است كه دانش آموزان مرفه و ثروتمند نبايد تنها كساني باشند كه از حمايت بيشتر و جانبي بويژه در دروس خصوصي سود ببرند.
دانش آموز را بطور كامل در نظر بگيريد
تنوع و اختلاف دانش آموزان تنها از نظر اجتماعي نيست و اين امر ما را وادار ميكند تا جنبههاي روحي و رواني دانش آموزان كه خود منبع بالقوه موانع يادگيري است را نيز در نظر بگيريم و به آن توجه نمائيم. از اين ديدگاه، كارشناسان آموزشي كه عنوان اصلاحطلب دارند بر اين اعتقاد هستند كه بايد نظام سنتي نمرهگذاري و ارزشيابي براساس پايان كار را كنار گذاشت و در عوض از نظام ارزشيابي مستمر و ساختاري بهره گرفت كه قادر است پيشرفت انجام شده را نشان دهد. "ارزشيابي ساختاري" همچنين اين امكان را ميدهد تا اثرات منفي نمرات بد روي دانش آموزان و بويژه تاثير از بين بردن انگيزه و بيعلاقهگي را به حداقل رساند.
براي در نظر گرفتن آهنگ بيولوژيكي و مراحل رشد كودك كه روانشناسي سوئيسي جين پياژه بر آن تاكيد داشت، نوعي سياست تنظيم برنامه هفتگي مدارس شكل گرفته است كه بر اساس آن روزهاي كاري دانش آموزان در مدارس ابتدايي از سال 1980 در دبيرستانها از سال 1990 كاهش يافته است. www.zibaweb.com
موضوع ديگري كه مورد سوال است نحوه سازماندهي دانش آموزان به صورت كلاسهاي ثابت و از پيش تعيين شده است. آموزش متمايز بر اين باور است كه كلاسهاي بزرگ را بايد بر اساس نيازهاي دانش آموزان به گروههايي كه از نظر تعداد متفاوت هستند تقسيم نمود و اين روش را جايگزين روش قبلي نمود. اين گروهبنديها موقت خواهند بود و نه تنها امكان پيشرفت در روند يادگيري را ممكن ميسازند بلكه از محصور شدن دانش آموزان در يك گروه ناجور يعني گروه فراگيران كند و ضعيف نيز جلوگيري ميكند. علاوه بر اين، اين روش چينش (چيدمان) به برنامههاي هفتگي و زماني جديد مدارس نيز اشاره دارد. و در آخر اينكه، اين روش مستلزم آموزش معلمان در زمينه فرهنگ آموزش، كار گروهي و مسئوليتهاي جديد آنها در قبال آموزش همگاني و عمومي دانش آموزان نيز ميباشد. بررسي كامل تمام عيار آموزش معلمان با كمك موسسات آموزشي آغاز شده است. اصلاح برنامه زماني مدارس، ادامه دارد. اين پيشنهادات كه برخي از آنها هنوز در مرحله عمل به اجرا در نيامده است، شديدا نحوه سازماندهي مدارس و مفهوم نقش معلم را به زير سوال بردهاند و ديگر نه تنها بر انتقال دانش بلكه بر راهنمايي دانش آموزان و تحصيلات و آموزش آنها در مفهوم وسيع يا به عبارت ديگر جامعهپذيري آنها تاكيد ميكنند. ديگر مفهوم سابق نقش و وظايف معلم در مدرسه مورد پذيرش اكثريت افراد نيست و در سالهاي اخير طرحهاي تجربي و موفق زيادي در اين زمينه انجام شده است.
آموزش بهتر معلمان (IUFMs)
موسسات دانشگاهي آموزش (IUFM) در سال 1991 تاسيس گرديدند و هدف از تشكيل آنها حرفهاي تر نمودن آموزش معلمان بوده است. در حال حاضر تعداد اين موسسات بالغ بر 29 عدد است كه89277 نفر در آنها آموزش ميبينند.
اين موسسات عمومي افراد مورد آموزش را براي آزمون رقابتي استخدامي براي معلمان ابتدايي و متوسطه و نيز آموزش اوليه آنها آماده ميسازند از اين به بعد، معلمان مقطع ابتدايي و متوسط آموزشهاي يكساني را ميبينند. اين آموزشها موضوعات درسي را با مهارتهاي تدريس عملي و نظري تلفيق ميكنند و شامل "تجارب كاري تحت نظارت" در كلاس درس نيز ميباشند. www.zibaweb.com
نخبهگرايي
خانم Cecile ladjal، معلم فرانسوي كه در حومه پاريس تدريس ميكند، سالانه يك كار گروهي مانند مجموعه شعر يا تراژدي را با دانش آموزان خود انجام ميدهد. هدف از اين كار كمك به دانش آموزان براي توجه و علاقه به ادبيات و زبان فرانسوي است.
وي تلاش ميكند تا دستيابي به فرهنگ والا آزادانه انجام شود و فارغالتحصيلان هنري وي شايسته آموزش دانشگاهي باشند ولي در عين حال به دانش آموزانش كه قرار است ديپلم فني دريافت كنند، اجازه نميدهد در نوعی محدودیت خواه فرهنگی ، خواه زبان شناختي گرفتار و محصور شوند. براي اين كار وي آثار كلاسيك مختلف و مشهوري از طبقه كارگر و در بيشتر قسمتها از ساير كشورها را به دانش آموزان جوان خود معرفي مينمايد براي انجام اينكار او روشهاي تدريس خود را اصلاح مينمايد و تغيير ميدهد. با توجه اين اصل كه "اگر فرد زياد نخواند، نميتواند بنويسد" وي جعبههاي كتاب را به هر كلاس ميآورد و به دانش آموزان پيشنهاد ميدهد با توجه به توانايي و علاقه خود، كتابها را مطالعه كنند. او هر يك از دانش آموزان خود را در نوشتن و يا بازنويسي كارش راهنمايي ميكند. در نهايت چاپ يا اجراي كار آنها به آنها ارزش و اعتبار ميدهد و حق آنها در دسترسي به فرهنگ و فعاليتهاي خلاقانه را اثبات مينمايد.
INRP :از تحقيق به عمل (اجرا)
موسسه ملي فرانسه براي تحقيقات آموزشي با بودجه سالانه 15 ميليون يورو، 280 كارمند از جمله 80 محقق دارد. اين مجموعه كه دفتر مركزي آن در سال 2003 به شهر ليون انتقال يافت، مسئول توسعه تحقيقات آموزشي از زمان شكلگيري در سال 1976 بوده است. در حال حاضر، تاكيد اين مركز بر فرايندها و موقعيتهاي يادگيري، تغييرات نظام آموزشي و دانش سازي،و حرفه معلمي است و از اين طريق توجه خود را در جهت برآوردن توقعات و انتظارات جامعه از نظام آموزشي بيان ميكند. INRP با 1650 معلم در دبيرستانها و مدارس ابتدايي كار ميكند تا مطمئن شود كه تحقيق آنها تا آنجا كه ممكن است با واقعيات آموزش مرتبط است. اين مركز با مراكز IUFM و دانشگاههاي خارجي و فرانسوي همكاري ميكند. www.zibaweb.com
اين مركز، كتابخانه اي كه 000/600 جلد كتاب دارد، و مركز انتشاراتي كه سالانه 45 عنوان كتاب و 8 مجله منتشر ميكند و نيز موزه ملي اموزش كه در سال 1980 در شهر Rouen افتتاح گرديد، نقش اطلاعاتي و نگهداري نيز دارد. و در آخر اينكه، اين مركز در زمينه آموزش محققين آموزشي با دانشگاهها و مراكز IUFM همكاري ميكند و آثار فرانسوي يا خارجي را انتخاب و در كشور فرانسه توزيع نينمايد.
فهرست منابع
-Two voices for one school, Philippe Meirieu and Xavier Darcos, paris. 2003. "
-Affectivity in school, education and training; Gaelle Espinosa, paris. 2003.
- The child and his rhythms, why school must change: P. Testu, paris 2001.
- The differentiation of educational methods: Louis Legrand. Paris. 1995,
- Boredom at school: Aliette Armel, paris 2003.
- The pupils' job and meaning of school work: Phlippe, Perrenoud. Paris, 2000.
http://www.tehranedu9.ir/subparts/amozesh_motevasete