این نوشته ترجمه ای از یک سایت خارجی می باشد
به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت ميكند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوههاي مناسب براي جلب و جذب دانشآموزان است.
بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راههاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانشآموزان بسيار بااستعدادند و سريع ياد ميگيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند. مهم اين است كه معلم چگونه در ذهن دانشآموز جاي بگيرد.
به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع ميشوند و با آنها مصاحبه ميشود. قدرت كنترل و به دستگيري كلاس از هنرهاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. معلم بايد بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانشآموزان را جلب كند. چنانچه دانشآموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژهاي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خستهكننده شود، دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده ميانجامد.
ميتوان دانشآموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليتهاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمعآوري برگههاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.